اکنون پتر از دو هفته مرخصي سالانه برمي گردد. ترک مرخصي به معناي کنار گذاشتن تحقيقات و علايق خود نيست. همانطور که اغلب اتفاق مي افتد ، من در طول "خرابي" من يک يا دو فکر داشتم.


 


در حقيقت ، وقتي گروه بزرگي از دوچرخه سواران حرکتي را در خارج از يک کافه پيدا کرديم ، به سختي رانندگي خود را از طريق ارتفاعات شروع کرده بوديم. و وقتي مي گويم گروه بزرگ ، منظورم بزرگ است - حدود چهل دوچرخه ، که بسياري از آنها دو نفر را حمل مي کردند. البته غير معمول نيست که شاهد چنين گروه هاي بزرگ دوچرخه سواري در مسيرهايي جمع شويد که امکان مسافت مسافت هاي طولاني را بدون اينکه در ترافيک يا روستاها با مشکل روبرو شويد امکان پذير است. ارتفاعات مطمئناً يک مکان از اين دست هستند.


 


براي هر کسي که در خارج از اين گروه بود کاملاً مشخص بود که اين يک جامعه است. تجربه من از چنين اجتماعات ناشي از رفاقت سگ هاي واگن سگ است و سهولت استفاده از آن با ما امکان گفتگو در مورد نژادها ، نام ها و کارهاي مختلف سگ را دارد. و تصور مي کنم چيزي مشابه با دوچرخه سواران موتور پيش مي رود. دوچرخهسواران حالت حمل و نقل مشترک دارند - و من اينجا را حدس مي زنم - لذت احساسات يک روش جسمي در معرض گرفتن از A به B و همچنين تجربيات ناخواسته از نگاه هاي مشکوک و لحظه هاي خطرناک را به اشتراک مي گذاريد.


 


بنابراين جاي تعجب ندارد که گروه هايي از موتورسواران ، چه آنها واقعاً يکديگر را بشناسند و چه نباشند ، به راحتي مکالمه هايي راجع به جاده و شرايط آب و هوايي ، مکان هاي مناسب براي متوقف کردن ، انواع دوچرخه و تعطيلات به راحتي اعتصاب مي کنند. اين همان چيزي است که ما وقتي در پارکينگ کافه حرکت کرديم ، ديديم.


 


به همين مناسبت ، من در همان دقيقه چندين بار همان عبارت را شنيدم. وقتي مردم دوچرخه هاي خود را براي ترک پارکينگ کافه سوار مي کردند ، به نظر مي رسيد خداحافظي اين مراسم خوب باشد "سوار خوب شويد." هيچ چيز در مورد ورود به يک قطعه نيست. هيچ چيز در مورد ايمن ماندن در جاده ها نيست. و هيچ چيز در مورد ديدن شما در توقف بعدي نيست. اين فقط "خوب سوار بود" بود.


 


به نظر مي رسيد داشتن يک سوار خوب به اندازه مقصد يا شايد حتي بيشتر از آن باشد که رسيدن به مقصد شما باشد. داشتن يک پياده روي خوب در مورد روند کار ، رسيدن به آنجا بود. شما مي توانيد از طريق يک سواري خوب يا بد از A به B برسيد ، و جاي تعجب نيست که مطلوب ترين چيز براي آن مطلوب بود.


 


15931777185_49b3ce8a52_k.jpg


 


پس چرا اينقدر مرا مجبور به اعتصاب کرد؟


 


خوب ، احتمالاً آشکار است. اما به سراغ چيزي مي رود که من اغلب نگران آن هستم.


 


هنگامي که ما به مردم درمورد تحقيق مي آموزيم ، عموماً روي نکته آخر تمرکز مي کنيم. نکته انجام تحقيقات اين است که چيزي را پيدا کنيد. نکته خواندن ادبيات ، طراحي تحقيق است که به شما در پاسخ به سؤال تحقيق کمک مي کند. نکته توليد داده اين است که اين مطالبي است که به سوال تحقيق پاسخ مي دهد. نقطه تجزيه و تحليل داده ها به گونه اي است که شما به چيزي مي پردازيد که هيچ کس به اين روش کاملاً فکر نمي کند. همه چيز در مورد نتيجه است.


 


اما ، و بله من مي دانم که شما مي توانيد استدلال من را در اينجا مشاهده کنيد ، اما بگذاريد به هر حال اين را بگويم . شما مي توانيد پاسخ سوال تحقيق خود را از طرق مختلف دريافت کنيد. تحقيقات مي تواند فرايندي باشد که شما به آن سر مي زنيد - شما هر چه سريع تر ادبيات را مي خوانيد ، داده ها را با بيشترين کارآمدي توليد مي کنيد و در کل از طريق تجزيه و تحليل اطلاعات را تغيير مي دهيد. نوشتن متن در انتها فقط يک کار وقت گير ديگر است که پيش از آنکه واقعاً با افتخار بگوييد "اين تحقيق من است ، در اينجا پاسخ من به اين سؤال است ، در اينجا کمک است".


 


اين معادل علمي سوار شدن به موتور سيکلت بدون صرف وقت براي لذت بردن از تجربه رسيدن به آنجا است. به نظر مي رسد که فرايند تحقيق به خودي خود بي اهميت است ، کاملاً فايده گر است ، از نظر ارزش و ارزش ويژه اي ندارد.


 


خوب. قبل از اينکه اين را بگوييد ، بله ، دوچرخهسواران گاهي اوقات هواي بد ، جاده هاي شلوغ و برخوردهاي ناگوار با وسايل نقليه ديگر دارند. اما اين چيزي نيست که ساير دوچرخه سواران براي يکديگر آرزو مي کنند. خداحافظي آييني آنها بود / در حقيقت اين است که هيچ يک از اين چيزها اتفاق نمي افتد - که سوار شدن به آنجا رسيده است / يک تجربه بهينه است ، يک سوار از آن لذت مي برد ، جايي که آنها فقط بر تجربه سفر تقريباً با سرعتي با باد تمرکز مي کنند. در چهره آنها .


 


بنابراين ، من فکر کردم ، در حالي که در کافه کنار جاده در ارتفاعات متوقف شده ايم ، ممکن است يک خواسته معادل براي محققان وجود داشته باشد ، موضوعي که وقتي سوالات خود را شروع مي کنيم مي توانيم به يکديگر بگوييم. مانند سوار تحقيق خوبي باشيد. آيا اين حرف جامعه خيلي غيرممکن است؟ اين نفي است ، اما نکته را مطرح مي کند. روند تحقيق مي تواند بسيار سرگرم کننده و لذت بخش بسيار زياد باشد.


 


براي لذت بردن وقت بگذاريد اين در توليد جواب سوال شما نيست.


 


به ريتم پروژه آرام باشيد - هرچه طول بکشد طول مي کشد.


 


لحظه ها را پيدا کنيد تا به حرف ديگران گوش دهيد.


 


پاسخ هاي غير منتظره را تسکين دهيد.


 


لذت بردن از آوردن نظم به انبوه اعداد و کلمات.


 


در مراحل کوچک ، رضايت شديد را تجربه کنيد.


 


در لحظات واضح و شفاف احساس شادي کنيد.


 


احساس خطر در پيگيري يک سگ را احساس هيجان مي کنيد.


 


بدون مهار در يک جاده نظري که کمتر سفر کرده باشد بازي کنيد.


 


درک نعمت زمان در دسترس براي بازي با کلمات صحيح براي بيان آنچه ممکن است تجزيه و تحليل باشد.


 


به لوکس فضايي براي تفکر و نوشتن افراط کنيد.


 


بله چرا که نه؟  يک تحقيق خوب داشته باشيد . به زودي اين کار را به عنوان يک آرزوي خوب براي همکاران و دانشجويان امتحان خواهم کرد.


 


 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

whbwd Melissa تراب نگین کویر Ladonna Sonya آنچــه مینویســمـ... روشهای نوین مطالعات قرآن کریم طراحی داخلی و خارجی معماری در رشت